گفت‌وگو با محمدرضا صبوریان، شاعر، درباره «نقشه رنج» و دیدگاه او در جهان شعر | راه ما به شعر می‌رسد

  • کد خبر: ۳۷۷۵۲۳
  • ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۷
گفت‌وگو با محمدرضا صبوریان، شاعر، درباره «نقشه رنج» و دیدگاه او در جهان شعر | راه ما به شعر می‌رسد
محمدرضا صبوریان، از شاعران دهه هشتادی مشهد است که از سال ۱۳۹۸ قدم در مسیر حرفه‌ای شعر و ترانه گذاشت؛ مسیری که از دل جلسه‌های ادبی این شهر آغاز شد و این روز‌ها در پایتخت با شکل‌وشمایل جدی‌تری ادامه دارد.

محبوبه عظیم‌زاده | شهرآرانیوز؛ محمدرضا صبوریان، از شاعران دهه هشتادی مشهد است که از سال ۱۳۹۸ قدم در مسیر حرفه‌ای شعر و ترانه گذاشت؛ مسیری که از دل جلسه‌های ادبی این شهر آغاز شد و این روز‌ها در پایتخت با شکل‌وشمایل جدی‌تری ادامه دارد. او در این گذر، رتبه‌ها و جوایز گوناگونی در جشنواره‌های شعر به‌دست آورده است که تازه‌ترین آن، نامزدی کتاب نخستش ـ «نقشه رنج» ـ در جایزه کتاب سال جوانان ایران است.

در کنار دو تن از شاعران جوان مشهد، او مجموعه‌ای با عنوان «سه‌راهِ ادبیات» را گردآوری کرده است؛ گزیده‌ای از شعر جوان خراسان شامل شصت شعر از سی شاعر خراسان بزرگ که به‌زودی به‌وسیله انتشارات «نزدیک‌تر» روانه بازار کتاب خواهد شد. در فرصتی کوتاه، با این شاعر جوان درباره مسیر، دغدغه‌ها و جهان ذهنی‌اش به گفت‌و‌گو نشستیم.

«نقشه رنج» چه چیزی برای مخاطب خود به ارمغان می‌آورد؟

این کتاب شامل پنجاه شعر ترانه و محاوره است. بیشتر آثار عاشقانه‌اند، اما برای ایجاد تنوع موضوعی، چند شعر آیینی، چند کار برای امام رضا (ع) و دفاع مقدس و چند کار در فضای شعر توحیدی نیز در کتاب دارم.

چرا زبان محاوره را برگزیده‌اید؟ آیا فقط میل شخصی است یا چیزی در آن یافته‌اید که در زبان معیار پیدایش نمی‌کردید؟

برای من، زبان محاوره همیشه ارزش و جایگاه بالاتری نسبت به زبان معیار داشته؛ چون به زبان مردم نزدیک‌تر است و هرروز از آن استفاده می‌کنیم. از کودکی با آن حرف زده‌ایم و در کوچه‌وبازار اصطلاحات زیادی شنیده‌ایم.

من شعر کلاسیک هم می‌خوانم، اما تاکنون می‌توانم بگویم ۹۹ درصد کارهایم با زبان محاوره بوده و فعلا علاقه‌ای ندارم سراغ شعر کلاسیک و زبان معیار بروم. جالب است که وقتی به تهران آمدم خیلی از استادان پیشنهاد می‌کردند شعر کلاسیک را جدی بگیرم و غزل بنویسم، اما مسیر من از شعر محاوره می‌گذرد.

در نسبت با ترانه چگونه؟ چرا تمرکزتان بیشتر بر شعر محاوره است و نه ترانه؟

در گام اول هدفم این بود که آثارم را به‌صورت مکتوب ارائه کنم تا بتوانم در جشنواره‌هایی شرکت کنم که محورشان ارزیابی کتاب است؛ مانند جشنواره شعر فجر یا جایزه کتاب سال.

از سوی دیگر، علاقه‌مند بودم اهل فن بدانند کسی که این شعر‌ها را می‌نویسد، در وهله نخست شاعر است و سپس ترانه‌سرا.

به گفته غلامرضا طریقی، شعر شما، بین ساحت محاوره و ترانه در رفت‌وآمد است و هنوز به یک استقلال کاملا مجزا نرسیده است. آیا این یعنی شما به دنیای ترانه و اجرا شدن آنها هم علاقه‌مند هستید و فکر می‌کنید؟

بله، آقای طریقی نکته کاملا درستی گفته‌اند. «نقشه رنج» مجموعه‌ای است که هم ترانه دارد و هم شعر محاوره و این دو از هم مجزا نیستند.

بعضی وقت‌ها اجرایی فکر می‌کردم؛ اینکه اگر قرار باشد کار به‌صورت موسیقی عرضه شود، باید چطور نوشته شود، و همان‌طور می‌نوشتم.

گاهی هم در نظر داشتم که اگر اثر صرفا مکتوب باشد و مخاطب آن را از روی کتاب بخواند، بهتر است چگونه نوشته شود. البته در کتاب‌های آینده من این دو گونه قطعا از هم تفکیک خواهند شد.

پیشنهادی هم از دنیای موسیقی داشته‌اید؟

به‌زودی بنده را در فضای مارکت موسیقی هم خواهید شنید.

بزرگ‌ترین چالش نوشتن شعر محاوره چیست؟

برای من چالش آن‌چنانی نداشته؛ چون بدیهی‌ترین و راحت‌ترین کار برای من همین است. اما برای شاعرانی که در زبان معیار و شعر کلاسیک کار می‌کنند چالش‌هایی دارد، چون وقتی قرار به نوشتن است دچار دوگانگی زبان می‌شوند که این دوگانگی باعث می‌شود کار آنها آسیب ببیند و نتوانند کار یکدستی را به مخاطب ارائه بدهند.

کمااینکه بنده هم اگر قرار باشد شعر کلاسیک بنویسم با این چالش روبه‌رو می‌شوم. اما اینکه فضای شعر محاوره ما چه باشد واقعا یک چالش است؛ چراکه شعر محاوره به شما فضا‌های مختلفی می‌دهد و هر قالبی که بخواهید شعر محاوره را در آن عرضه کنید فضای متفاوتی برای شما ایجاد می‌کند.

شما از شاعرانی بوده‌اید که در جلسه‌های شعر شرکت و همچنان اشعارتان را برای پایگاه نقد شعر ارسال می‌کردید. از تأثیر حضور در این فضا‌ها و دریافت نظرات شاعران با تجربه‌تر به ما بگویید که چطور مسیر شاعر را جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر پیش می‌برد.

پایگاه نقد شعر ابتکار مهم و ارزشمند غلامرضا طریقی بود. باعث شد شاعران جوان از سراسر کشور بدون اینکه یک ریال هزینه کنند سروده‌هایشان را در معرض نقد شاعران مهم و استادان مطرح کشور قرار بدهند. در هر سطحی که بودند. من هم از سال ۱۳۹۸ که شروع به نوشتن کردم، در کنار جلسه‌های شعر مشهد، آثارم را به‌صورت مداوم برای این پایگاه ارسال می‌کردم. قطعا تأثیر بسیار داشت. من خودم را مدیون این پایگاه می‌دانم.

 باعث شد انگیزه خوبی بگیرم برای ادامه این مسیر و جا دارد از آنها و همه منتقدانی که به نقد آثار من پرداختند، برای تأسیس این پایگاه تشکر کنم. جایی مثل پایگاه نقد شعر قطعا مفیدتر از جلسه‌های نقد شعر است. چون در اغلب جلسه‌های شعر وقتی می‌خواهند شعر شما را نقد کنند، اول شعرتان را می‌خوانید، در حین خواندن یا نکاتی را یادداشت می‌کنند یا بداهه نکاتی را که در ذهنشان مانده است به شما می‌گویند.

 اما در پایگاه نقد شعر و فضا‌های مشابه منتقد به شما یک نقد مکتوب می‌دهند و کار را با دقت بالا و جزئیات زیاد مطالعه می‌کنند. امکان این هم وجود دارد که چندین بار کار شما را بخوانند و بعد نظر بدهند. در کنار این، روندی را که آثار شما طی کرده است هم مدنظر دارند. می‌توانند بگویند چقدر پیشرفت کرده‌اید یا چقدر پسرفت داشته‌اید. باتوجه به این مسیر به شما نقد و نظر ارائه می‌دهند نه فقط تک اثر شما.

می‌توانید مقایسه‌ای بین فضای شعر تهران با مشهد داشته باشید؟ فکر می‌کنید ما در مشهد به فضا‌های ادبی آموزنده دسترسی داریم؟ یا به دورهمی‌ها و انجمن‌های ادبی نقد خوب؟ آیا شاعرانی که بخواهند در مسیر حرفه‌ای شعر قرار بگیرند و نقد و نظر استادان را داشته باشند، می‌توانند در مشهد به خواسته خود برسند یا چنین امکاناتی بیشتر در اختیار پایتخت و پایتخت‌نشینان است؟

جلسه‌های شعر مشهد بیشتر شکل دورهمی ادبی دارد که شاعران دور هم جمع می‌شوند و آثارشان را می‌خوانند. شاید نقد درستی نشنوند و آن‌قدر که باید به نقد آثارشان پرداخته نشود. در تهران، اما فضا این‌گونه نیست. یعنی شما هر هفته اگر قرار باشد در جلسه‌ها شرکت کنید باید با آمادگی و شعر جدید حضور داشته باشید و آثارتان به صورت حرفه‌ای نقد می‌شود.

به نظرم جلسه‌های شعر مشهد باید به این سمت حرکت کند وگرنه بسیاری از شاعران دچار تکرار می‌شوند و در بلندمدت یا از این فضا کنار می‌کشند یا اثر تازه و قابل‌توجهی برای عرضه ندارند. کمااینکه این اتفاق تاکنون رخ داده است.

این در حالی است که برخی از استادان شعر مشهد استادان خوبی هم هستند. اما آن‌قدر که باید از ظرفیت‌های آنها استفاده نمی‌شود تا تجربیاتشان را انتقال بدهند. اما جلسه‌های شعر خوبی هم داریم که در مشهد به‌وسیله شاعران جوان فعالیت می‌کند. یک نمونه آن انجمن ادبی «آغاز» است که به همت شاعران دهه هشتادی مشهد و به صورت مشترک به دبیری عباس تافته، علی سمرقندی و سیدمحمد امین موسوی فعالیت می‌کند و هر هفته در حوزه هنری مشهد برگزار می‌شود.

جمع خوبی در این جلسه شکل گرفته و اگر در مسیر خوبی قرار بگیرد قطعا از دل آن شاعران خوبی به جامعه شعر کشور معرفی خواهند شد. کمااینکه ماهم با جمع‌آوری مجموعه «سه‌راه ادبیات» سعی داشتیم درصد قابل‌توجهی از شاعران این جلسه را به جامعه کشور معرفی کنیم.

ما در نسل جدید شاعران بسیار خوبی داریم که حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند. شاعران دهه هشتاد و حتی دهه نودی ما شعر‌های بسیار خوبی می‌نویسند که با شاعران شهر‌های مختلف که حتی باتجربه‌تر هستند واقعا در یک رقابت تنگاتنگ هستند. حتی به جرئت می‌توان گفت که شاعران مشهد خیلی بهتر از شاعران دیگر شهر‌های کشور می‌نویسند اگر قرار باشد باتوجه به معیار‌های مختلف اندازه‌گیری کنیم. اما خب نیاز دارند که نقد‌های بیشتری بشنوند و در فضا‌های متفاوتی قرار بگیرند.

دو نمونه از اشعار محمدرضا صبوریان:

۱)

یه کشتی‌ام که یه عمره
به گِل نشستم و غرقِ 
سراب پشت سرابم...
غروب رفته و حالا
رسیده غم به شبی که
غریب و خونه‌خرابم...
غرور من یه نهنگه
که اومده لبِ ساحل
تو رو ببینه، بمیره
به ناخدا... به نگاهت
بگو که دیگه خدایی
ازم چی مونده بگیره!
صدای‌ من یه سکوته
یه موج خسته‌ که عمری
به مقصدش نرسیده
به ساحلی که رو ماسه‌ش
با خنده توی خیالش
همیشه قلب کشیده
غمت عزیزه عزیزم...
همون‌قدی که کشنده‌س
یه بادبان سفیده
غمت یه نقشه‌ رنجه
که سخته داشتنش اما
واسه‌م شروع امیده

۲)‌

می‌گفتی خواب بد معنی نداره
ولی کابوسمو تعبیر کردی
کنارت خواب بودم، ساده بودم
نفهمیدم چقد تغییر کردی
نفهمیدم چقد بی‌رحم بودی
تا وقتی بغض ابرا رو شکستی
دلم اونجا به حال زندگیم سوخت
که ساکت بودم و ساکت رو بستی
 بهم می‌گن یه جایی گیر کردی
گذشته‌ت راه فردامو گرفته
تو کنج دنج مسجد بودی اما
یکی قبل اذون جامو گرفته
 فراموشت کنم؟ خیلی بعیده
اگه حتی فراموشی بگیرم
می‌دونم که یه روزی برمی‌گردی
تو فکرم کادو واست چی بگیرم

 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.